اشتقانواژهنامه آزاداین کلمه در روایتی که زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده میباشد:(عن زرارة قال:قال أبو جعفر علیه السلام:أربعة قد یجب علیهم التمام فی السفر کانوا أو الحضر:ال
فروگسستواژهنامه آزادفروگسست:برابرنهادی برای differentiate در زمین شناسی؛ که برخی واژه اشتقاق یا تفریق را برابر آن به کار می گیرند که هیچیک چندان درخور نیستند. منظور از فروگسست پدید
کنگاورواژهنامه آزادشهر کنگاور. آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون در کتاب ایران در گذشته و حال (13836) کنگاور را چنین معنی کرده است:تپه ماهورهایی که شهر کهن را احاطه کرده اند و بر بلن
اشتقانواژهنامه آزاداین کلمه در روایتی که زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده میباشد:(عن زرارة قال:قال أبو جعفر علیه السلام:أربعة قد یجب علیهم التمام فی السفر کانوا أو الحضر:ال
گیاگراواژهنامه آزادبا داشتن(کسره هر دو گ):سمت و سوق گیاه داشتن، گیاه خام خواری، اشتیاق بیش از حد به گیاهان داشتن(گیاهان داروی).
پاسیونواژهنامه آزادفضاى کوچکى از یک رستوران یا هتل جداى از آن مجموعۀ غذاخورى، همۀ امکانات سرویس دهى را داشته باشد. passion؛ اشتیاق وعلاقۀ شدید، احساسات تند و شدید، تعصب شدید، اغر