اثیرواژهنامه آزادکره آتشی خورشید( بارها گفت که بر چرخ اثیر بادها راست فراوان تاثیر ) از " عقاب " خانلری ( اَ) [ معر. ] ( اِ.) به باور قدما کره آتش که بالای کرة هواست ، سیالی رق
فدیهواژهنامه آزادمالی که برای واخریدن جان خود بدهند، آنچه اسیران برای رهایی خود بدهند، سر بها ، فدیات جمع فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در ق
جلدواژهنامه آزاد(jald) به معنی زود. مانند جلد باش جلدی بیا جلدی اومدم (گنابادی) جَلْد؛ اسیر، توقیف شده، شکار، گمراه.