آسکواژهنامه آزادمصغر آس به معنی آسیاب -آسیاب کوچک-نام شهر باستانی در خوزستان بوده که آثار و بقایای آن در منطقه کوه کلات در شهرستان هندیجان نزدیک روستای چم تنگ است
اسکوروچیواژهنامه آزادشامل 2 بخش است «اسکورو» و «چی» اسکورو محلی در بازاروکیل که طاق اسکورو (دالان مجاور) آن جزء آثار ثبت شده می باشد. این محل کارگاهی برای بسته بندی پنبه و برنج کوبی
آسکانواژهنامه آزادروستایی در دهستان طالقان از 5 قریه بایزه رود که شهرت همه آنها کیان است و قلعه ای باستانی بنام کیاندخت در آن وجود دارد که 2300 سال پیش قدمت دارد .
اسکورتواژهنامه آزادبه محافظت و نگهبانی کردن از سلامت (چیزی یا کسی) که در رده های حساس و مهم از لحاظ طبقه بندی قرار میگیرد را اسکورت کردن میگویند
اسکستانواژهنامه آزاداس کس تانaskestan پستی یا احاطه شده توسط کوهها.یا سنکستان جای که سنگ زیاد دارد روستا زیبایی ست در 20کلومتری هروآباد خلخال بخش شاهرود که اولین روستای ست که زبان
اسکلواژهنامه آزاددر زبان عوام به فرد احمق یا برای سرزنش کسی گفته می شود که کار احمقانه ای انجام دهد. مدت زیادی نیست که این کلمه وارد فرهنگ شفاهی ایرانیان شده است و ریشه و منبع آ
اسکوروچیواژهنامه آزادشامل 2 بخش است «اسکورو» و «چی» اسکورو محلی در بازاروکیل که طاق اسکورو (دالان مجاور) آن جزء آثار ثبت شده می باشد. این محل کارگاهی برای بسته بندی پنبه و برنج کوبی
اسکورتواژهنامه آزادبه محافظت و نگهبانی کردن از سلامت (چیزی یا کسی) که در رده های حساس و مهم از لحاظ طبقه بندی قرار میگیرد را اسکورت کردن میگویند
اسکلواژهنامه آزاددر زبان عوام به فرد احمق یا برای سرزنش کسی گفته می شود که کار احمقانه ای انجام دهد. مدت زیادی نیست که این کلمه وارد فرهنگ شفاهی ایرانیان شده است و ریشه و منبع آ