معنی اسپند | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

اسپاد

واژه‌نامه آزاد

دارنده سپاه نیرومند دارندۀ سپاه نیرومند.

آسمند

واژه‌نامه آزاد

سنگ زیرین آسیاب و یا بمعنی نوعی بازی با پسوند مند

اسپادینا

واژه‌نامه آزاد

اسپادینا یا اسپادانا یکی از نام های قدیم اصفهان است.

اسفنداران

واژه‌نامه آزاد

درکتاب گرکویه چنین معنی شده: اسپندار مز نام فرشته ای درایران باستانست که اسفنداران نام این روستای کهن از آن برگزیده اند

اسفندگان

واژه‌نامه آزاد

از جشنهای باستانی ایرانیان ، که بر اساس تقویم زردشتی در تاریخ پنجم اسفند وبر اساس تقویم کنونی در تاریخ بیست و نه بهمن برگزار می شود . در این روز زن ها را گرامی

جست‌وجوی متن

دینشت

واژه‌نامه آزاد

اسپند

استنبوره [ ا ت]

واژه‌نامه آزاد

اسپند، دادنه ای که به جهت رفع چشم زخم بر آتش ریزند(برهان)

اسفنداران

واژه‌نامه آزاد

اسپایدا

واژه‌نامه آزاد

مقدس، اسپند، چشم زخم.

سپند

واژه‌نامه آزاد

سِپَند، اِسپَند؛ نام گیاهی است. || مقدّس.