اسپروواژهنامه آزادبه کسر الف و سکون سین و فتح پ - «سپیدرود» در گویش رودباری ( توجه:گویش رودباری از مجموعه ی گویش های گیلکی محسوب نمی گردد )
تافتواژهنامه آزاداسپریی برای نگهداری از مو و حالت دادن به آن (گنابادی) تافْتَ؛ بافیدن، تاب دادن، پیچ دادن، پیچاندن.
عنبرواژهنامه آزادنوعی ماده خوشبو که از شکم نوعی نهنگ به نام نهنگ اسپرم یا نهنگ عنبر به دست می آید. این ماده یکی از گرانبهاترین و نایاب ترین مواد طبیعت است.