regulateواژهنامه آزادگناردن (گُناردَن). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
regulatorواژهنامه آزادگنارشگر (گُنارِشگَر). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
قضیهواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فربین (فَربین). "ثابت کردن قضیه" به پارسی می شود "اُستواندن فربین" یا "آوینیدن فربین". "اثبات قضیه" به پارسی می شود "اُستوانش