استاد دل کندنواژهنامه آزادشخصی که به مرحله ای میرسد که دل کندن از همه چیز برای او راحت می شود و به اصطلاح در دل کندن به درجه استادی میرسد.
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42
نبیکواژهنامه آزادنبیک نامی است استخراج شده از نبیگ. نبیگ کلمه ای است از زبان فارسی پهلوی از ریشه نبشتن، به معنای کتاب. این کلمه در لغت نامه فارسی پهلوی که به کوشش پروفسور مککنزی
اتوکراسیواژهنامه آزاداتوکراسی از دو واژة یونانی آتو به معنی خود و کراتوس به معنی حکومت ترکیب یافته است. اتوکراسی به معنای خودکامگی و استبداد در یک نظام
ردواژهنامه آزاداسترداد رَدْ:(rad) در گویش گنابادی یعنی نشان ، علامت باقی مانده || رد شدن: عبور ، رفتن ، نفهمیدن || ردشده: برگشت خورده || رد کردن: دست به دست دادن به نفر کناری