آسیابواژهنامه آزاددستگاه آسیاب: به انگلیسی industrial mill یا Pulverizer machine یا grinding mill به دستگاه یا ماشین آلات خردکن گویند که مواد را به قطعات ریزتر تبدیل کند.
بایوهواژهنامه آزاد۱- از آنجا که منشأ کلمه زبان کردی و یک واژۀ ترکیبی محلی کردی است، لذا چنین (بایه وه) نوشته میشود. [با + ی + ه + وه] که هرکدام آوا و اشاره و معنی خاصی داشته و در
هفت صندوقیواژهنامه آزادگروه های نمایش دوره گردی بوده اند که با اجرای نمایش های روی حوضی،اسباب سرگرمی و خنده ی مردم را فراهم میکردند.این گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می ن
مونتواژهنامه آزاد(مؤنت) (مُ ن نَ ) رنج و زحمت ، خرجی و قوت . حاکم این سخن را عظیم بپسندید و اسباب معاش یاران فرمود تا بر قاعده ماضی مهیا دارند و مؤنت ایام تعطیل وفا کنند..(گلستا
مرائیهواژهنامه آزادمتشبّه مبطل به زهّاد،جماعتى باشند که از براى قبول خلق ترک زینت دنیا کنند و خاطر از جمع اسباب دنیوى باز گیرند و بدان طلب تحصیل جاه کنند درمیان مردم.و ممکن بود که
پیتهواژهنامه آزاد(کرمانشاهی) پَیته؛ موجب. مثال: می گویند «فلانی پیته خندۀ مردم شده» یعنی موجب یا اسباب خندۀ مردم شده.