از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
رویدرواژهنامه آزادشهری از توابع شهرستان بندرخمیر در استان هرمزگان الف) در اصل از دو کلمه « رَوی»+« دَر » تشکیل شده : رَوی به معنای پرآب و دَر مخفف درّه است، یعنی «درّة پرآب »، چ
پاپاراتزیواژهنامه آزادبه عکاسانی گفته می شود که کارشان تهیهٔ عکس های جالب از چهره های سرشناس به ویژه هنرمندان و ورزشکاران و نیز خانواده و نزدیکان آنان و فروش این تصاویر به مجلات مختل
سلفیواژهنامه آزادسِلفی، selfie؛ خودگرفت، خویش انداز، عکسی که شخص از خودش می گیرد. معمولاً عکس سِلْفی با دوربین جلوی تلفن همراه هوشمند، و از یک یا چند نفر، گرفته می شود. selfie د
ترمبیدن/ ترمیدنواژهنامه آزادحالتی است در خشم یا عصبانیت. وقتی فرد از خشم و ناراحتی چهره اش در هم می رود و گوشه ای کز می کند و زانوی غم به بغل می گیرد و سخن نمی گوید، این حالت را ترمبیدن یا