از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
لطفاواژهنامه آزادیک واژه عربی است. درخواست از طرف مقابل، درخواستی از طرف مقابل که با خواهش و تمنا همراه باشد، درخواست همراهی کردن،خواهش والتماس
پنجیرواژهنامه آزاد[پِ] نیشگون ، وشگون ، عملی که بیشتر با دو انگشت اشاره و شصت انجام میشه که در آن قسمتی از بدن طرف مقابل را با این 2 انگشت میپیچانند . این واژه در شیراز و برخی از
روپرتواژهنامه آزاددر کودکی یک بازی به این نام داشتیم. یک مستطیل خیلی بزرگ می کشیدیم. این مستطیل به چندخانه تقسیم می شد. هر خانه از هم با یک راه جدا می شد. و نگهبان در آن راه می ا
ریش داریواژهنامه آزاداز واژگان دهستان كليشم فاراب به معني (مرد) و يا طعنه از متوجه نشدن شخص مقابل كه در مورد آن صحبت مي شود
انجام کاریواژهنامه آزادشکلی از اشکال و روشهای کارکردن که کار فرما در مقابل همان مقدار کار و نه بصورت روز مزد و یا ساعت کاری مزد را پرداخت نماید