از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
کلکشواژهنامه آزاداین نام یک روستا در شهرستان زنجان از توابع تهم نیز می باشد که در قدیم رفت آمد از شمال از این روستا زیاد بود با نام ترکی(گل ،گت ) که به فارسی رفت و امد میشود نام
کچالوواژهنامه آزاد(افغانستان) سیب زمینی. کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کرد
گاوروواژهنامه آزاددر بناهای سنتی ایران به خصوص در حمام ها که نیازمند استخراج حجم زیادی آب از چاه بود فضایی در کنار چاه مجموعه ایجاد میشد با شیبی رو به پائین به اسم گاورو که گاو د
از سرواژهنامه آزادبهخاطرِ، بهدلیلِ، برایِ در واقع "حرفاضافهی مرکب" بودنِ "ازسرِ" مقصود من است. به متنهای زیر توجه کنید: ۱) طی یکروز و ظرف یکساعت / نامهای مختصر گذاشت و ر
مِشمِشهواژهنامه آزادبیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تک سمیها مشاهده میگردد. این بیماری بسیار کشنده در اسبها بیشتر دیده شده و از بیماری های مشترک انسان و دام