از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
پول شوییواژهنامه آزادتطهیر پول - شستشوی پول - مشروع جلوه دادن پول نامشروع-کسب درآمد از یک منشاء غیر قانونی-برای پولی که از راه غیر قانونی به دست آمده سند سازی کردن
مبادی قانونیواژهنامه آزاددر رسانه ها به معنی راه های قانونی یا دروازه های قانونی به کار می رود، مثلاً «ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی». در این صورت، مبادی، جمع مبدأ، باید به معنی آغاز
الیگارشیواژهنامه آزادحکومت الیگارشی:ترکیبی از کلمات لاتین oligos به معنای تعداد اندک و Archos یا فرمانده است. اصولاً الیگارشی مربوط به ماقبل دوران مدرن است و با قانون زندگی نوین و د
سهندواژهنامه آزادنام کوه اتشفشانی خاموش در استان آذربایجان شرقی در جنوب شهر تبریز و نام دهی در کوهپایه همان کوه سهند:کوه سهند که واژه ی «سهند» از دو واژه ی « سه» به معنی سر و «