از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
هورامانواژهنامه آزادوجه تسمیۀ اورامان یاهورامان (هه ورامان): در خصوص کلمه «اورامان یا هورامان» از نظر لغت و ریشه یابی کلمات و سیر تاریخی و باستانی آن، نظریه های متفاوتی به دست آمده
فشکورواژهنامه آزادفشکور (فِشگیر، فُشکور، فَشکور) دهکده ای ییلاقی و باستانی است که در ارتفاع تقریباً 2000 متری در قلب کوه های سر به فلک کشیدۀ البرز غربی و در همسایگی علم کوه واقع
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د
رومشگانواژهنامه آزاداز دو کلمه ی روم به معنای لشکر روم و اشگان یا اشکان به معنی شکن.محلی است که لشکر روم توسط شاپور اول شکست خورد و والرین فرمانروای روم تسلیم شاپور شد
بوسجینواژهنامه آزاداز دو کلمه بو که مخفف شده ابو به معنی پدر می باشد و کلمه سجین که به معنی زندان است, گرفته شده است. نام روستایی است در 30 کیلومتری شهرستان اردبیل مرکز استان اردب