آدوریناواژهنامه آزاددختر کمک کننده؛ یاری رسان. || نامی برای دختران. از افسانۀ گیل گمش بابِلی گرفته شده است. نام آشوری؛ دختر یاری رسان.
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
لاکتراشانواژهنامه آزادلاکتراشان یکی از دورترین روستاهای شهرستان تنکابن است که از به طور کلی از دو مسیر بدان جا می توان راه یافت:1- جاده ماشین رو از مسیر جاده هریس به سمت جنگل های دال
پهپادواژهنامه آزاد(پَ) این واژه مخفف (پرنده هدایت پذیر از دور ) میباشد و در اصطلاح به هواپیماهای بی سرنشین نظامی و یا هم تحقیقاتی گفته می شود که به منظور منهدم کردن هدفهای نظامی