از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
میقانواژهنامه آزاددر عربی، صفت است و از یقین می آید، به معنای ساده لوح و زودباور؛ کسی که به هرچه می شنود، یقین می آورد. || از جهت دیگر، می یعنی شراب و قان به معنای خون است؛ بنابر
ایشبیجواژهنامه آزادایشبیج [لهجه همدانی] ایشبیجه یا ایشبیج:شپش .حشره ای ریز با زندگی انگل وار که معمولاً از خون پستانداران تغذیه می کند.
اشکانواژهنامه آزاد«عشق» یک واژهٔ یونانی است، و نه عربی است نه پارسی. یونانی ها واژه ای دارند به نام «اشکیموس» و یا «اشکینوس». این واژه به چَم (معنای) قطره، آبی که از چشم فرو ری
زرومندواژهنامه آزاد[ زَ](اِخ) (اِمرکب)یکی از روستا های دهستان چوپانان ^^دهستان چوپانان از توابع شهرستان نایین و استان اصفهان است. روستای چوپانان در فاصله ۹۵ کیلومتری شرق انارک واق
شنگواژهنامه آزادگیاه شِنگ «با کسرۀ حرف ش»:محل رویش آن به طور خودرو بیشتر در کشتزارهای گندم و جو است و در طب سنتی قدیم و جدید به عنوان داروی کاهش میزان قند خون از آن استفاده می