از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
یالواژهنامه آزادیال:به موی گردن اسپ گفته می شود که مجاز از گردن است. من تصور میکنم برای بال چادر یا پرده هم میتوان از یال استفاده کرد. یال چادر (پوشش) به هوا می رفت. یال پرد
ورنگناواژهنامه آزادوَرَنگنا یا همان پَرشَگنا؛ پرنده ای اساطیری و عاشق تخت پادشاهی بود که تخت پادشاهان را جا به جا می کرد. در کتاب اوستا، یشت (فصل) چهاردهم، از آن یاد شده است. ورنگ
سعدونیواژهنامه آزاداز کلمه ی سعادت گرفته شده است که به معنیه خوشبختی است از کلمه ی سعدون گرفته شده است که به معنیه خوشبختی است
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون