کلبوکواژهنامه آزاداصلِ کلمهء مارمولک از کلمهء مار موزه اومده و موزه معنیِ کفش میده کلمهء کلبوک یا کل+بوک یا کل+پک در لحجه بوشهری که در لهجهء کرمانی ها بهش میگن کر+پو از کلمهء کـ
فندرسکیواژهنامه آزاددژبان یا دیده بانی دژ برگرفته شده از قلعه ماران که پایتخت ییلاقی اشکانیان بوده است.
اژی دهاکواژهنامه آزاد(پهلوی) اژدهای بزرگ افسانه ای؛ نام دیگری برای ضحاک. نام وی در اوستا به صورت آژی داهاکا آمده است. آژی به معنای مار، و داهاک همان اژدهاک است.
راواواژهنامه آزادنام (سازمان زنان انقلابی افغانستان) که عمدتاً درشهر کویتۀ پاکستان درسالهای دهۀ هشتاد سدۀ بیست، توسط یک عده دختران وزنان مهاجرافغان، درپیروی از اندیشه های مارکسی
مارکدهواژهنامه آزادیکی از روستاهای زیبای حاشیه رودخانه ی زاینده رود از توابه دهستان گرمدره و بخش هوره و شهرستان سامان استان چهارمحال و بختیاری با جمعیت 1620 نفر (سال 1390) و با ار