ازکارافتادهواژهنامه آزادکسی که به دلیل سانحه دچار مشکل جسمی یا روانی شده وقادر به انجام کار نباشد. یا به دلیل کهولت سن ویا غیر قابل استفاده بودن تجربه ،علم یا تخصصش قابل استفاده در مشا
ازلامواژهنامه آزادنوعی فال گیری است که با پرتاب چیزی به هدف انجام می شود. اگر به هدف نخورد، یعنی آن کار صحیح نیست. حکم شرعی آن حرام است.
شب باجواژهنامه آزادباجی بوده است که درشب عروسی ازدامادیاخانواده اش گرفته می شده است.بتدریج به شاباش تغییر یافته است.درسبزوار شایدهم جاهایی دیگررایج بوده است.
توضیح المسائلواژهنامه آزادرسالۀ توضیح المسائل به کتاب های احکام شیعه گفته می شود که مراجع تقلید شیعه برای توضیح مسائل فقهی برای عموم می نویسند. احکام با طبقه بندی موضوعی در آن آورده می ش
دارالحربواژهنامه آزاددار الحرب به سرزمینی گفته می شود که کافران در آن سکونت دارند و احکام کفر در آن جا نافذ و جاری است. [۱] مقابل آن دار الاسلام قرار دارد.
خلدواژهنامه آزادخلد یعنی: خلد بیرون از حد بودن در توازن خلص (خالص) در احکام قرآن ،تورات ،انجیل ،اوستا،اجتهاد،فقه یعنی مهدویت آفرینش و خلقیت موجود خلد نامتعارف و نامتعادل خارج
بغیواژهنامه آزادتجاوز از حدودالله ، بی عدالتی ، بی انصافی ، زیاده خواهی ، به حقّ خود قانع نبودن ، قانون شکنی ، بی حرمتی به احکام الله