ادیب اریبواژهنامه آزادادیب اریب کسی است که در گفتار و نوشتار زیبا و موزون توانا باشد و بتواند معانی بلند موجود در اثار پیشینیان را درک کند.
ارابهواژهنامه آزادریشۀ کلمۀ ارابه از زبان ترکی است که به صورت آرابا، مرکب از آرا+با تلفظ می شود. "آرا" به معنی فاصله، و "با" ضمیر و به معنی فاصله پیماست. از کلمۀ آرا بسیاری کلمات
وریبواژهنامه آزاداریب، کج و معوج، منحرف؛ شاهد مثال:یک قدم چون رخ ز بالا تا نشیب/ یک قدم چون پیل رفته در وریب (این بیت، که در دهخدا از «انجمن آرای ناصری» نقل شده، درواقع از دفتر
ادیب اریبواژهنامه آزادادیب اریب کسی است که در گفتار و نوشتار زیبا و موزون توانا باشد و بتواند معانی بلند موجود در اثار پیشینیان را درک کند.
کج دار و مریزواژهنامه آزادشیوه درست نوشتار:" کژ دار و مریز" کژ: معنای اریب، خمیده، مایل مریز(م+ریز): ریز به معنای ریختن، نریز در مراسم عیش و نوش فرد ریاکار که تمایل به نوشیدن ندارد از
ارابهواژهنامه آزادریشۀ کلمۀ ارابه از زبان ترکی است که به صورت آرابا، مرکب از آرا+با تلفظ می شود. "آرا" به معنی فاصله، و "با" ضمیر و به معنی فاصله پیماست. از کلمۀ آرا بسیاری کلمات