اروسواژهنامه آزاداروس . [ اَ] (اِ) عروس. از اَرِز اوستایی بمعنای سپید و پاک و راست گرفته شده است و بهیچ روی واژه ای تازی نیست و نباید با ع نوشته شود.
آرنیسواژهنامه آزادآرنیس کلمه ای فیلیپینی می باشد و به دو چوب 70 سانتی می گویند که نام یک رشته ی رزمی از کشور فیلیپین می باشد و در کشور ایران در حال آموزش است.
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د
اروسواژهنامه آزاداروس . [ اَ] (اِ) عروس. از اَرِز اوستایی بمعنای سپید و پاک و راست گرفته شده است و بهیچ روی واژه ای تازی نیست و نباید با ع نوشته شود.
آرنیسواژهنامه آزادآرنیس کلمه ای فیلیپینی می باشد و به دو چوب 70 سانتی می گویند که نام یک رشته ی رزمی از کشور فیلیپین می باشد و در کشور ایران در حال آموزش است.
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د
بادابواژهنامه آزادباداب به معنای آب گاز دار است badab soort البته در گویش جنوب شرق مازندران-ساری نامه چشمه ایی کهن در روستای اروست مازندران سورت هم شدت اثر، هیبت و حتی سوت زدن می