آرانواژهنامه آزادمکان مقدس در کردی آران به معنی دشت و منطقه گرم سیر است.اَران، سرزمینی در قفقاز که حدود آن در دورههای مختلف تا اندازهای متغیر بوده است و نام آن را جغرافی نگارا
آرتانواژهنامه آزادنام برادر داریوش و پسر ویشتاسب 2.در زبان آذری به معنی:در حال فزونی و افزایش(نام پسرانه) پر برکت
آران و بیدگلواژهنامه آزادشهری است در شمالیترین نقطه استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد.دارای دو بخش مرکزی و کویرات، شامل سه دهستان و۴ شهر آران وبیدگل، نوش آباد، ابوزیدآب
آرانواژهنامه آزادمکان مقدس در کردی آران به معنی دشت و منطقه گرم سیر است.اَران، سرزمینی در قفقاز که حدود آن در دورههای مختلف تا اندازهای متغیر بوده است و نام آن را جغرافی نگارا
بارزانواژهنامه آزادارزانی داشتن، ارزانی فرمودن، عطاکردن، بخشش کردن، انعام دادن، تقریب کردن، تقدیر کردن.
آران و بیدگلواژهنامه آزادشهری است در شمالیترین نقطه استان اصفهان که مرکز شهرستان آران و بیدگل میباشد.دارای دو بخش مرکزی و کویرات، شامل سه دهستان و۴ شهر آران وبیدگل، نوش آباد، ابوزیدآب
ارانواژهنامه آزاداران یا آران:میان زار ، فاصله زار ، که به فاصله میان تالشستان و کوههای قفقاز اطلاق میشود که تقریباً بعد از رود ارس، همه ی جمهوری آذربایجان را شامل میشود. در ترک