اخندواژهنامه آزاداخند ؛ طبق اقوال قدیمی گویند دراصل ( آخوند) بوده اما به مرور زمان به اخند تغییر یافته - مقوله دیگر که ممکن است، برتری داشته باشد همه ی مردم ساکن در این ده یار و
الساواژهنامه آزادنان خواه - دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است نام دختر ریشه فارسی اسم ملکه ی آرندل
تنگله فسواژهنامه آزادتنگله فس- ا.مر. tongele fes : الا کلنگ ، وسیله ی بازی کودکان به صورت میله ای فلزی بلند که از وسط توسط پینی به زمین متصل است و یکی بر یکسر و دیگری بر سر دیگر آن
عجالتاواژهنامه آزادعجالتاً، فعلاً. مثال: «من عجالتاً عرض سلامی خدمت شما داشته باشم، سپس خدمت شما خواهم رسید.» به نظر می رسد این واژه از عجالة عربی ساخته شده باشد (رک لغت نامه دهخد
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
اخندواژهنامه آزاداخند ؛ طبق اقوال قدیمی گویند دراصل ( آخوند) بوده اما به مرور زمان به اخند تغییر یافته - مقوله دیگر که ممکن است، برتری داشته باشد همه ی مردم ساکن در این ده یار و