آرمیتاواژهنامه آزادآرامش یافته، الهه نعمت الهۀ نعمت، آرامش یافته، رستگار و پاکدامن (گرفته شده از آرمیتان). آرامش یافته کلمه ای زردشتی است
کاروواژهنامه آزادنامی ارمنی ایرانی به معنی بشارت دهنده نوید دهنده در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتا
شامورتیواژهنامه آزاد1. در لفظ ارمنی دشنام است. 2. جعبه ی مخصوص شعبده بازان و معرکه گیران 3. حقه بازی 4. ظرفی با سوراخی چند در اطراف محتوی آب که اگر شعبده باز خواهد آب آن بیرون ری
آخشیکواژهنامه آزادعناصر چهار گانه اب.باد.خاک.اتش. (اسم زرتشتی) برگرفته از «اغچیک»، به ارمنی یعنی دختر.
فرتاکواژهنامه آزادآینده آینده. فر. [ ف َ / ف ِ ] (پیشوند) پیشوند است بمعنی پیش ، جلو، بسوی جلو، و غیره ، چنانکه در کلمات فرخجسته ، فرسوده ، فرمان . در پارسی باستان و اوستا:فْرَ