آرونواژهنامه آزادآرون به فتح واو هم معنی آروند است به معنی صاحب شکوه و شوکت پسوند وند به ون تبدیل شده بنابراین آرون به فتح واو با آرون از لحاظ معنایی متفاوت است
آرمونواژهنامه آزادآرم دار - برچسب خورده - سابقه دار - سارق معروف آرم دار - شاخص - برچسب خورده - سابقه دار - سارق معروف
چرمواژهنامه آزاد(دشتستان؛ دهستان ارغون) چ َرم. پوست حیوانات، تخته سنگ صاف و مرتفع و عریض، حاشیه های سنگی اطراف رودخانه یا کمر های (ارتفاعات) صاف سنگی.
آرونواژهنامه آزادآرون به فتح واو هم معنی آروند است به معنی صاحب شکوه و شوکت پسوند وند به ون تبدیل شده بنابراین آرون به فتح واو با آرون از لحاظ معنایی متفاوت است
یخنیواژهنامه آزادyakhni:dokd:یخنی خورشتی بسیار خوشمزه با گوشت گوسفند(ران سرسینه یا راسته با استخوان) مخصوص مراسم عروسیها / مهمانیها / جشنها / برخی عذا داریهای افراد متمول و میان