اروان (عاروان)واژهنامه آزادنام طایفه ای در لرستان که ظاهرا از روسیه و ارمنستان به سمت شیراز رفته و از آنجا به لرستان میروند. همچنین از اسامی اصیل ایرانی بوده. همچنین به معنی جسور و بزرگ و
ارژوانواژهنامه آزادبه دست آورنده ارزش - ون:به دست آوردن و پیروز شدن EN:win, German:Gewinnen به نقل از کتاب دکتر حسابی
آریوانواژهنامه آزادآتشه وان، (وان:نام شهری کوردنشین در جنوب شرق ترکیه) (کردی) آتش وان؛ نگه دارندۀ آتش، سرچشمۀ نور و روشنایی.
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
آرانواژهنامه آزادمکان مقدس در کردی آران به معنی دشت و منطقه گرم سیر است.اَران، سرزمینی در قفقاز که حدود آن در دورههای مختلف تا اندازهای متغیر بوده است و نام آن را جغرافی نگارا
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
شدادیانواژهنامه آزادنام خاندانی کرد از اران ارمنستان است که در فاصله سالهای ۳۴۰ تا ۴۸۰ هجری قمری در نواحی باکو، گنجه و بردع حکومت کردند. نام برخی از شخصیت های مهم آنها لشکری، فضلون
حورانهواژهنامه آزادحورا+پسوند صفت ساز {نه} _ بسیار زیبا، فریبا، دختر بهشتی _ فرشته ی روی زمین و هم به معنی زنی بسیار سپیدپوست با چشم و ابروان مشکی رنگ_ حورا:یکی از القاب حضرت فاطم
ارابهواژهنامه آزادریشۀ کلمۀ ارابه از زبان ترکی است که به صورت آرابا، مرکب از آرا+با تلفظ می شود. "آرا" به معنی فاصله، و "با" ضمیر و به معنی فاصله پیماست. از کلمۀ آرا بسیاری کلمات
آلانقواژهنامه آزادآلانق یکی از روستاهای آذربایجان شرقی بوده و در شهرستان بستان آباد بخش مرکزی دهستان قوری گل واقع شده. این روستا از جاده تهران - تبریز حدود 20 کیلومتر فاصله دارد