اروان (عاروان)واژهنامه آزادنام طایفه ای در لرستان که ظاهرا از روسیه و ارمنستان به سمت شیراز رفته و از آنجا به لرستان میروند. همچنین از اسامی اصیل ایرانی بوده. همچنین به معنی جسور و بزرگ و
ارژوانواژهنامه آزادبه دست آورنده ارزش - ون:به دست آوردن و پیروز شدن EN:win, German:Gewinnen به نقل از کتاب دکتر حسابی
آریوانواژهنامه آزادآتشه وان، (وان:نام شهری کوردنشین در جنوب شرق ترکیه) (کردی) آتش وان؛ نگه دارندۀ آتش، سرچشمۀ نور و روشنایی.
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
چرمواژهنامه آزاد(دشتستان؛ دهستان ارغون) چ َرم. پوست حیوانات، تخته سنگ صاف و مرتفع و عریض، حاشیه های سنگی اطراف رودخانه یا کمر های (ارتفاعات) صاف سنگی.