اردومنشواژهنامه آزاد[ اَ م َ ] (اِخ ) (به معنی راست منش ) اردومنش. پسر وَهوک َ پارسی. داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم، نام او را در ردیف اشخاصی یاد کند که با او همدس
آدروواژهنامه آزادبسیار راستگو، بسیار درستکار، مورد اعتماد، یکی از نام های خداوندگار بسیار راستگو، بسیار درستکار، مورد اعتماد، یکی از نام های خداوندگار
ابدوغواژهنامه آزادغذایى شامل سبزیجات معطر و ماست همراه با کشمش و گردو که معمولا در تابستان ها خورده مى شود
اردومنشواژهنامه آزاد[ اَ م َ ] (اِخ ) (به معنی راست منش ) اردومنش. پسر وَهوک َ پارسی. داریوش در کتیبه ٔ بیستون ستون چهارم بند هیجدهم، نام او را در ردیف اشخاصی یاد کند که با او همدس
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
هولوکاستواژهنامه آزاداز یونانی ὁλόκαυστον، قتل عام، نسل کشی، کشتارجمعی، «همه سوزی». به طور خاص به کشتار چند میلیون یهودی در طی جنگ جهانی دوم (1939 تا 1945) در اردوگاه های مرگ آلمان
سیتراواژهنامه آزادنام یک نوع از ماهی ازون برون (ماهی خاویار) است از دیر باز این گونه ماهی خاویاری در شهرستان نوشهر تخم ریزی میکرده و مختص به ابهای پر عمق این منطقه میباشد. با وج