ارتق ارسلانواژهنامه آزادزنده گی نامه آرتق: درولسوالی اندخوی ولایت فاریاب دریک خانواده روشن فکرچشم به دنیا گشود.وعلاقه زیاد دررشته پهلوانی داشته وهمچنان ارتق یک مرد پهلوان وقوی بوده است
آبدانانواژهنامه آزادنام شهرستانی در استان ایلام-در لغت به معنی نگهداری آب و کسی که از آب حفاظت و نگهداری می کند-مکان پر آب جمع آبدان؛ آبگیرها، استخرها، حوض ها، برکه ها.
آرتوانواژهنامه آزاداردوان؛ در اوستا نیز با تلفظ به شکل ارتوان به کار رفته است. از نام های ایران باستان.
سورگواژهنامه آزاددر روستای ترک آباد اردکان یزد به نوعی کیک و نان محلی اطلاق می شود که از خمیر کردن آرد گندم و تفت دادن در روغن (پنبه دانه) حاصل شده و همزمان به آن پیاز گشنیز و س
تردهواژهنامه آزادترده بر وزن پرده در اردکان و میبد و احتمالا مناطق دیگری از یزد به معنای موریانه است.
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف