ابرسینواژهنامه آزادنام کوه باستانی است. ابرسین را کوه پارس نیز خوانده اند. (از کتاب فرهنگ پارسی دکتر میرجلال الدین کزازی).
ابرسینواژهنامه آزادنام کوه باستانی است. ابرسین را کوه پارس نیز خوانده اند. (از کتاب فرهنگ پارسی دکتر میرجلال الدین کزازی).
میناواژهنامه آزادزیبا عفت رعنا 1-آبگینه - شیشه شراب _ پیاله 2- لعاب آبی رنگ که با آن نقره و طلا را نقاشی می کنند 3- لایه بیرونی دندان 4- نام پرنده ای زیبا 5- کیمیا 6- نام قلعه ا
دماوندواژهنامه آزاددماوند:کوه ابرین نفس یا نفس ابری، کوهی که ابر از نفس او بر می آید. دماوند ، از ترکیب سه واژه ی« دم » به معنای نفس ، « آ aw» یا« آو av » به معنای ابر، و « وند »
کیانوشواژهنامه آزادکیانوش نام یکی از شخصیتهای اساطیری ایران در شاهنامهی فردوسی است. او پسر آبتین و فَرانک، و یکی از دو برادر فریدون بود که او را در پیروزی بر ضحاک یاری کرد: برا