ادبیات بومیواژهنامه آزادادبیات ویژۀ یک سرزمین؛ ممکن است ادبیات خاص یک شهرستان یا یک قوم یا یک کشور باشد.
ادبیات بومیواژهنامه آزادادبیات ویژۀ یک سرزمین؛ ممکن است ادبیات خاص یک شهرستان یا یک قوم یا یک کشور باشد.
همه خوانواژهنامه آزاد(ادبیات) همه پسند، فراگیر؛ بخشی از فرهنگ عامه و گونه ای از ادبیات است که مخاطبانش تودهٔ مردم اند و بر پایهٔ ذوق و سلیقه و علاقهٔ عمومی پدید می آید.
پگاناواژهنامه آزادپسوند ( ا) در ادبیات پارسی پسوند فاعل ساز در بعضی لغات می باشد. واژه پگاه به معنی صبح دم می باشد. در اتصال ممال حرف پگاه به اضافه (ا) در زبان و گویش محلی در است
گرماشواژهنامه آزاد(کردی) در ادبیات کردی، ماش نام نوعی گیاه است و چون این گیاه به وفور در این روستا و حومۀ آن می روید، این روستا را گرماش نامیده اند. گرماش یعنی محل جمع شدن ماش.