اخشترواژهنامه آزادجنوب ، سوي ( جهت) جنوب ، يكي از چهار سوي پايهاي و روبروي اباختر ( شمال) سوی جنوب، جهت جنوب - یکی از سو (جهت) های چهارگانه. روبروی اباختر (شمال)
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست
کیستانواژهنامه آزاد(kistaan) مانند چیستان؛ کیست آن؟ او کیست؟ معما و پرسش. در کیستان منظور و مرادِ پرسنده نام شخص است، مثلاً «اختر چرخ ادب؟» پاسخ این کیستان «پروین اعتصامی» است.