بلواژهنامه آزادبگذار نادان و احمق (بِ bel )، (آذری) کمر. (گلستان و خراسان) برق زدن؛ چنانکه بَلبَلی گوش به کسی می گویند که گوشش دائم به دید می آید. بل زدن هم به معنی برق زدن ا
اسکلواژهنامه آزاددر زبان عوام به فرد احمق یا برای سرزنش کسی گفته می شود که کار احمقانه ای انجام دهد. مدت زیادی نیست که این کلمه وارد فرهنگ شفاهی ایرانیان شده است و ریشه و منبع آ
خرس خالهواژهنامه آزادخرس خاله تا حدودی به معنای دوستی احمقانه ، دوستی از روی حماقت ، دوستی خاله خرسه ، دشمنی در نقش دوست