آبلاواژهنامه آزادیعنی برادر بزرگ وگرامی که بزرگ خانواده بوده واز احترام خاصی برخوردار بوده برادر بزرگ تر به زبان محاوره.
فطرسواژهنامه آزادنام فرشته ای که به دلیل کندی در اجرای دستور الهی و یا ترک اولی در جزیره ای به عنوان جریمه و مجازات بدون بال و پر به مدت هفتصد سال زندانی شد تا اینکه در روز ولاد
اهریمنواژهنامه آزادراهنمای همۀ بدی ها؛ به شیطان و جن ها و دیو هم اهریمن گفته اند. ابلیس . ملک طاووس ( در غرب ایران . این نام به شیطان ابلاغ میشود . به این دلیل که از ملائکه مقرب د
هر کی هر کیواژهنامه آزاد[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر