امعان نظرواژهنامه آزاداِمعان نَظَر؛ تدقیق، تعمق، توجه، دقت، ژرفنگری، غور. || (لغت نامۀ دهخدا) نگاه با زیرکی و فراست و غوررسی و عاقبت اندیشی. نیکو نگریستن و دوراندیشی و تحقیق و دقت نظ
قِندِرواژهنامه آزادنوع و گونه ای از پرستو که جسه آن از گنجشک کوچکتر است و معروف است که باد می خورد در شهر دزفول دیده می شود . در ساختمان های کهن و قدیمی سوراخ هایی برایشن می گذاشت