آبسارواژهنامه آزادمحل فروش آب آشامیدنی. محل عرضه آب بهداشتی. جایگاه توزیع آب آشامیدنی در شهر قم که آب لوله کشی قابل آشامیدن نیست، ایستگاه های فروش آب بصورت پولی و کارت اعتباری فر
آبسردواژهنامه آزادیکی از روستاهای استان فارس که جزء شهرستان جهرم میباشد و بین شیراز و جهرم واقع شده است.(70 کیلو متری شیراز و 110 کیلومتری جهرم قرار گرفته است).
آبستراکسیونواژهنامه آزادغیبت عمدی عده ای از نمایندگان مجلس به طوری که مجلس در هنگام رأی گیری از رسمیت بیفتد.
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون
آبسارواژهنامه آزادمحل فروش آب آشامیدنی. محل عرضه آب بهداشتی. جایگاه توزیع آب آشامیدنی در شهر قم که آب لوله کشی قابل آشامیدن نیست، ایستگاه های فروش آب بصورت پولی و کارت اعتباری فر
hypervisorواژهنامه آزادنام نرم افزار مجازی سازی در ویندوز 8 (پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) ابرسراور. supervisor به پارسی می شود "سراور". پس hypervisor می شود "اَبَرسَراوَر". از شا
برفسرهواژهنامه آزادواژۀ ساخته شده از برف و سر و ه؛ اسکی روی برف. || به همین سیاق می توان چمنسره، آبسره و یخسره را برای اسکی روی چمن، روی آب، و روی یخ (پاتیناژ) به کار برد.