آبادواژهنامه آزادهمچنین میتوان آباد را این گونه تجزیه نمود:«آو» و «ات»، یعنی تلفط ترکی آباد؛ از اسامی پیرمردان آذربایجان؛ آو:خانه و ات:پسوند محل ساز ترکی. مثال:مرات یعنی مر(کوکب
هند آبادواژهنامه آزادآباد شده توسط هندیان، نام روستایی در 17 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی،جزء شهرستان رشتخوار و در 45 کیلومتری غرب این شهرستان،و در زم
امیتیسواژهنامه آزادآمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر شاه بابـل دختر خود آمیتیس
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر
آمریکاواژهنامه آزادنام آمریکا اقتباسی از نام آمریگو وسپوچی، جهانگرد و کاشف ایتالیایی، است که یک نقشه ساز آلمانی در سال ۱۵۰۷ میلادی آن را ثبت کرد. نام ایالات متحدۀ آمریکا، در مدارک
هند آبادواژهنامه آزادآباد شده توسط هندیان، نام روستایی در 17 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی،جزء شهرستان رشتخوار و در 45 کیلومتری غرب این شهرستان،و در زم
لگجیواژهنامه آزادمیوه ای است که شبیه هنداونه کوچک مانند است که ابعاد آن اندازه آلو سبز می باشد بسیار مقوی و در نواحی گرم رشد می کند از فواید آن می توان به دفع کرم بدن اشاره کرد