ابدیارواژهنامه آزاد1- یار ابدی، دوست دایمی، محبوب بی نهایت، معشوق ابدی دوستی بی انتها، همدم همیشگی، دلداده ابدی، معاشر همیشگی، پشتیبان دایمی، همنشین دایمی، دستگیردایمی، 2- دوستی ج
ابدالآبادواژهنامه آزاداَبدُالآباد، تا ابد، تا آخر زمان، همیشه، ماندگار، زمان بی انتها (واژه ای که برای زندگی ابدی، در قیامت به کار برده می شود).
منکو برتیواژهنامه آزاددر زبان مغولی " مَنکو " و در ترکی " بَنگو " به معنای " جاودان ، ابدی ، همیشگی ، نامیرا " است و یکی از اسماء الهی در زبان ترکی است. نام ترکی سطان جلال الدین خوار
راشینواژهنامه آزاد(راش = نوعي درخت در جنگلهاي ايران + ين (پسوند نسبت)) 1- (به مجاز) سر سبز و خرّم و با طراوت 2- راشين در برخي منابع راه آبي يا جويباري كه از سبزه زار ميگذرد معن