اسمزواژهنامه آزادخطاب به فردی که کاری مضخرف و عجیب انجام داده یا به طور معمول انجام می دهد ! بدین صورت خطاب می شود: اسمز! یا:اسمز رو نیاهون ! یا:عجب اسمزیه ها ! خطاب به فردی که
جفگیرواژهنامه آزاد(گنابادی) جُفْ گیر؛ آچمز، گیر کردن در وضعیتی که در آن چاره سخت یافت می شود یا کلاً چاره ای ندارد، بیچاره شدن.
اسمزواژهنامه آزادخطاب به فردی که کاری مضخرف و عجیب انجام داده یا به طور معمول انجام می دهد ! بدین صورت خطاب می شود: اسمز! یا:اسمز رو نیاهون ! یا:عجب اسمزیه ها ! خطاب به فردی که