آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا
ابایواژهنامه آزادآبای:در زبان اهالی بندر انزلی و حومه به معنی برادر، رفیق و همراه است اهالی انزلی افردی را که دارای خصوصیات جوانمردی باشند به این نام خطاب می کنند
آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا
امواژهنامه آزاداِم -em- در لهجه تاتی به جای کلمه این می گویند ام برای مثال ام طرف یعنی این طرف، ام کاره بکه یعنی این کار را بکن امای یعنی اینهاش و همین کلمه به صورت مرکب وارد
ژئوماتیکواژهنامه آزادعلم ، هنر و فن آوری تعیین موقعیت نسبی نقاط بر روی سطح زمین ، بالا و پایین سطح زمین و در به مفهوم کلی تر ژئوماتیک (نقشه برداری ) در برگیرنده تمامی روش های اندازه
ابایواژهنامه آزادآبای:در زبان اهالی بندر انزلی و حومه به معنی برادر، رفیق و همراه است اهالی انزلی افردی را که دارای خصوصیات جوانمردی باشند به این نام خطاب می کنند