آراسواژهنامه آزادآراس ، در زبان ترکی آراز به معنی رود ارس می باشد در زبان فارسی ریشه کلمه آراسته میباشد و با آن معنی یکسانی دارد
پدوم کردنواژهنامه آزادپدوم کردن:(Pedoom) _ به معنی ورم کردن ، آماس کردن ،بادکردن قسمتس از اعضای بدن.
شوصهواژهنامه آزادذات الجنب . [ تُل ْ جَم ْ ] (ع اِ مرکب ) درد پهلو. (مهذب الاسماء). برسام . جُناب . نوعی بیماری پهلو. درد و آماس پهلو. ورم حارّ مولم در نواحی صدر. وَرم ِ حجاب مس
کوه سلامواژهنامه آزادکوه سلام (kohsalam) در گویش گنابادی یعنی درآمدن زایده در پلک پایین چشم ناشی از آلودگی را گویند و اعتقاد داشتند برای خوب شدن آن باید انسان بر کوه سلام کند ، پلک
گوه سلامواژهنامه آزادگُه سِلام (gohselam):در گویش گنابادی به زایده ای گویند که بر اثر آلودگی در پلک بالای چشم در می آید. در گذشته اعتقاد داشتند برای خوب شدن آن باید بر مدفوع انسان س
آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا