پلیدنواژهنامه آزادپُلیدن، با جذب آب متورم شدن، آماسیدن، بیشتر برای دانه ها به کار می رورد که با آبگیری می پُلند.
ماشین حسابواژهنامه آزادآماره (آمارِه). در پارسی برای > سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که ماشین حساب را نه رایانه وَنکه (بلکه) آماره نامید.
calculatorواژهنامه آزادآماره (آمارِه). در پارسی برای "حساب کردن" سه واژه هست؛ شمردن (سبک)، آماردَن (میانه) و رایاندَن (سنگین). پس شایسته است که "ماشین حساب" را نه "رایانه" وَنکه (بلکه
آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا