آلالانواژهنامه آزادآل =بخر و آلان =خریدار - که چون بندر بوده و مرکز بازار به آن محل خرید و فروش نامیده اند . ضمنا آل به معنی جن و لون به معنی لانه که معنی تحت اللفظی آن لانه جن مع
الیکیواژهنامه آزادنام گیاه دریایی. نام قومی از طوایف یهود فامیل می باشد. اکثریت در گز برخوار اصفهان هستند.
آلانقواژهنامه آزادآلانق یکی از روستاهای آذربایجان شرقی بوده و در شهرستان بستان آباد بخش مرکزی دهستان قوری گل واقع شده. این روستا از جاده تهران - تبریز حدود 20 کیلومتر فاصله دارد
فیشانواژهنامه آزادروستایی از توابع بخش رودبار الموت شهرستان قزوین در استان قزوین ایران است. این روستا در دهستان الموت بالا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵،
گیچواژهنامه آزاد(gich) از درختان بومی ایران؛ نام دیگر ولیک. زیستگاه آن مناطق کوهستانی زاگرس و به ویژه البرز است. میوۀ آن شبیه زالزالک اما درشت تر است. میوۀ کالِ گیچ سبز رنگ ا
کریتواژهنامه آزاددر جغرافیای این منطقه خرابههای دو شهر معروف به طبسین (طبس و کُرین) به چشم میخورد. کُرین نام یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی بوده است. روند ویرانی این شهر بعد ا
برزواژهنامه آزاد(borz) بلند ودراز/مانند رشته کوه البرز که برز آن به معنای بلند ودراز می باشد. borz بلند , بالا بلند، طولانی