آروشاواژهنامه آزادنامي دخترانه. يكي از نوادگان كوروش كبير. به معني باهوش نوراني درخشان درخشان، نورانی، باهوش.
گیرورواژهنامه آزادگیروَر یا گیروا یا گیروَه:(تالشی)با آغوش گشوده برای گیرآوردن زمان مناسب ماندن، پنهانی برای به چنگ آوردن دشمن بدنبال او گشتن، فرصت، زمان مناسب، زمان بدست آمده، ز
برسیانواژهنامه آزادواژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست
کنارواژهنامه آزاددرخت سدر. (گویش محلی، بهبهان) کُ (konar) دامن، بغل، آغوش، بر. (بهبهانی) کُنار؛ دامن.