axisواژهنامه آزادآسِه. «محور» به پارسی می شود «آسه». «آسیاب» آسه ای است که آب می چرخاندش. آن با axis یا axe در زبان های اروپایی همریشه است.
هناسهواژهنامه آزادهن+ اسه - هن یعنی صاحب و اسه یعنی اسودگی یعنی صاحب اسودگی ودر اصل به معنای نفس کشیدن است
ریخوک/ ریخونک/ ریخوواژهنامه آزادکسی که اسهال دارد و نمی تواند خود را کنترل کند. 2 - کنایه از:آدم ضعیف .
توربین بادیواژهنامه آزادآسباد (آسِباد). به چَم (معنی) آسِه ای (محوری) که باد آنرا می چرخاند. همالِ (قرینۀ) آسیاب است که آب آنرا می چرخاند.