استرسواژهنامه آزاداین لغت ریشه فارسی ندارد. در علوم خصوصا روانشناسی به شدت از این واژه برای فشار روحی استفاده میشود. در تعریف استرس به معنای فشار روانی است که فرد در مواجهه با یک
غلونواژهنامه آزادبه فتح غین و سکون لام و واو qalun- به معنی بیگاری . توضیح اینکه در منطقه ابرکوه این رسم جاری بوده است که زمانی که ارباب مشغول احداث ساختمان بوده است ، رعایایی ک
نارسیسمواژهنامه آزادخودشیفتگی ﺍﯾﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻟﻐﻮﯼ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻮﺩﻣﺤﻮﺭﯼ ﻭ ﺧﻮﺩﺑﯿﻨﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ
میواژهنامه آزاد(با کسره میم ) مگه _ ممکن نبودن _ به نظر میرسد با واژه mayانگلیسی که به معنای ممکن بودن است هم ریشه باشد که دقیقا تلفظ آنها یکی است
مه آواژهنامه آزادبادرخشش و زیبا، مانند ماه، آمده است. مه مخفف ماه آ مخفف آمدن مانند ماه به دنیا آمده. کنایه از درخشندگی و ماه رو بودن است. ماه آمدن مه + مخفف آمدن = مه آ