اریناواژهنامه آزاداز ریشه ارین (به معنی شادی درونی و حقیقی) + الف انتساب به معنی کسی که باعث شادی می شود یا کسی که به شادی حقیقی و درونی دست پیدا می کند
آترینواژهنامه آزادآتشین. زیبارو و پرانرژی. نامی که در نوشته های هخامنشی دیده شده و در سنگ نوشته های بیستون آمده، نام پسر اوپدرم که در زمان هخامنشی بر علیه حاکم خوزستان شورش کرد
اریناواژهنامه آزاداز ریشه ارین (به معنی شادی درونی و حقیقی) + الف انتساب به معنی کسی که باعث شادی می شود یا کسی که به شادی حقیقی و درونی دست پیدا می کند
آیریاواژهنامه آزادآیریا به معنی نجیب و با وفا اسم قومی بوده است که اولین بار به این سرزمین کوچ کردند و کلمه آریا، ارین ، آریان و ایران (آیریان) هم برگرفته از همین لغت است . بخشی
نیرواناواژهنامه آزادآخرین مرحله رشد و کمال در آئین بودا، در این مرحله انسان از تمام پلشتی های جسمانی رهایی یافته و به کمال می رسد. انسان کامل