آرواواژهنامه آزادریشه لغت کردی بوده و نام فرشته ای در آیین زتشت میباشد. ﻧﺎﻡ ﻓﺮﺷﺘﻪ اﻯ در آﯾﯿﻦ زرﺗﺸﺖ- نام دخترانه کردی
آرونواژهنامه آزادآرون به فتح واو هم معنی آروند است به معنی صاحب شکوه و شوکت پسوند وند به ون تبدیل شده بنابراین آرون به فتح واو با آرون از لحاظ معنایی متفاوت است
اروسواژهنامه آزاداروس . [ اَ] (اِ) عروس. از اَرِز اوستایی بمعنای سپید و پاک و راست گرفته شده است و بهیچ روی واژه ای تازی نیست و نباید با ع نوشته شود.
نیوزلندواژهنامه آزادنیوزلَند (New Zealand) کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است، از دو جزیرۀ بزرگ و تعداد زیادی جزیرۀ کوچک تشکیل شده و مناطق خودمختار نیو، جزایر کوک، توکلائو و راس ر
آیینه ی اسکندرواژهنامه آزاددر شهر اسکندریه (که بنای آن به اسکندر مقدونی منسوب است) در رأس شمال شرقی«فارس» که جزیره ای در بندر اسکندریه است، یک فانوس دریایی قرار داشت که به دست «بطلمیوس» ب
مهلاواژهنامه آزادآرامش 1. دوستانه 2. با وقار و متین 3 . کسی که از عالم هستی رها شده به ملکوت رفته است. در فارسی به معنی مانند ماه؛ در عربی به معنی آهسته و آرام است.
آرامیسواژهنامه آزادآرام و آهسته- ریشه فارسی دارد زر زرد - گل زرد - فارسی زر زرد - گل زرد - آرام و آهسته