آرتینواژهنامه آزادهم معنی آرسین. از لحاظ ریشه ای آرسین را ریشه یابی کردیم یعنی شعله آتش.آرتین در فرهنگ دهخدا به معنی پاکی و تقدس آمده،آرتین (آر+تین) ( آتش+شعله و حرارت و گرما)شعل
ارتینواژهنامه آزادعاقل و زیرک، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است
آرتینازواژهنامه آزادبا استناد به کتاب اَوِستا، "آرتین" و "آرتی" یعنی منسوب به "آرت"؛ و "آرت" به معنای "پاک، نجیب و مقدس" است. همچنین "ناز" را در پایان اسم، به معنای "مظهر زیبایی و
آترینواژهنامه آزادآتشین. زیبارو و پرانرژی. نامی که در نوشته های هخامنشی دیده شده و در سنگ نوشته های بیستون آمده، نام پسر اوپدرم که در زمان هخامنشی بر علیه حاکم خوزستان شورش کرد
آرتانواژهنامه آزادنام برادر داریوش و پسر ویشتاسب 2.در زبان آذری به معنی:در حال فزونی و افزایش(نام پسرانه) پر برکت
آرتیمانواژهنامه آزادآرتیمان یکی از روستاهای استان همدان است. این روستا در بخش مرکزی شهرستان تویسرکان در دهستان حیقوق نبی جای دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت روستای آرتیمان ۲٬
آرتینازواژهنامه آزادبا استناد به کتاب اَوِستا، "آرتین" و "آرتی" یعنی منسوب به "آرت"؛ و "آرت" به معنای "پاک، نجیب و مقدس" است. همچنین "ناز" را در پایان اسم، به معنای "مظهر زیبایی و
آرتیمانواژهنامه آزادآرتیمان یکی از روستاهای استان همدان است. این روستا در بخش مرکزی شهرستان تویسرکان در دهستان حیقوق نبی جای دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، جمعیت روستای آرتیمان ۲٬
آرتیانواژهنامه آزادمصحف آریان - در زمان حمله اسکندر به ایران آرییایی با لفظ آرتیانی خطاب میشده است منبع:کتاب تاریخ ایران باستان
آرتیستونواژهنامه آزادرتیستون، آرتیستونه؛ اسم خاص پارسی برای دختران، برابر «ستون ارته» در پارسی باستان، به معنی راستی و درستی. چنان که از نوشته های هرودوت برمی آید، ارتیستون یکی از د