ادمواژهنامه آزاداصطلاحات پزشکی:در ترکیب "ادم ریه" به معنای نارسایی ریه است. خیز، ورم، گاهی نیز به نام دراپسی شناخته می شود به معنی تجمع غیرطبیعی آب و مایعات میان بافتی موجود در
آدم نماواژهنامه آزادموجوداتی که شبیه انسان هستند مانند میمون ها،کنایه از انسان هایی که رفتار غیر انسانی دارند.
برسیانواژهنامه آزادواژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست
هات داگواژهنامه آزادیک قصاب آلمانی که سوسیس میفروخته یک جور سوسیس داشته به نام dachshund sausage که در زبان آلمانی dachshund اسم یک نوع سگ هست که پاهای کوتاه و تنه درازی دارد. در ه
کتابواژهنامه آزاد(پهلوی) نَسک؛ به هر یک از بخش های اوستا، کتاب زردشت، یک نَسک گفته می شود. کتاب (کِ) یک واژه پارسی است وبه معنی خواندن نوشته است و هیچ ربطی به واژه عربی کتاب ند
آمیتیسواژهنامه آزاددختر هوخشتره خواهرزن کوروش آمیتیس در زبان پارسی باستان به معنی گل سرخ است. آمیتیس، دختر هووخشتره شاه ماد بود. هووخشتره برای استوارسازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر
آیریاواژهنامه آزادآیریا به معنی نجیب و با وفا اسم قومی بوده است که اولین بار به این سرزمین کوچ کردند و کلمه آریا، ارین ، آریان و ایران (آیریان) هم برگرفته از همین لغت است . بخشی