اتوکراسیواژهنامه آزاداتوکراسی از دو واژة یونانی آتو به معنی خود و کراتوس به معنی حکومت ترکیب یافته است. اتوکراسی به معنای خودکامگی و استبداد در یک نظام
اتوکراسیواژهنامه آزاداتوکراسی از دو واژة یونانی آتو به معنی خود و کراتوس به معنی حکومت ترکیب یافته است. اتوکراسی به معنای خودکامگی و استبداد در یک نظام
اطو کشیدهواژهنامه آزاداتوکشیده؛ شق و رق، صاف و درست، پیراسته با چاشنی طنز؛ معمولا به افراد و اشیائی گفته می شود که بیش از حد عرف و معمول، در قالب درآمده باشند. خیلی اطوکشیده حرف می ز
تربالواژهنامه آزادتَربال هر بنای بلند در أصل نام بنای بلندی که اردشیر بابکان در شرقی شهرگور در پارس ساخت و بر نوک آن آتشکده ای برفروخت سپستر در عربی وارد شد و طربال خوانده شد و ب
گورچه درختواژهنامه آزادبعضی از درختان ریشه های بسیار بلندی دارند که سر از خاک بیرون آورده دارند و مانند پایه هایی بلند هستند که درخت به آنها اتک دارد