آب پیکرواژهنامه آزادبه فردي گويند كه روح و روانش مانند آب پاك و ذلال باشد به شخصى گفته مى شود که روح و روانش مانند آب پاک و ذلال باشد.
آب حیاتواژهنامه آزادباعث زندگی انسان می شود آب چیزی است که باعث زنده ماندن موجودات می شود و حیات هم به معنای زندگی است
انجه قلیسینواژهنامه آزادبه معنی چلوندن، مثل آب حوله را با فشار دادن گرفتن، ویا آب مثلا انار را با فشردن بخاهیم بگیریم
گوازواژهنامه آزادروستای گواز دارای 200 خانه و 1000 نفر ساکن دارای چشمه آب گرم که از آتش فشان سر چشمه می گیرد.دارای ثبت ملی است.از نقاط زیادی برای شفا گرفتن می آیند.متنوع ترین می
دمواژهنامه آزادبه معنی سد کردن مانع شدن دم زدن در گرگان بمعنی بند زدن جلوی آب یا جلوی کار را گرفتن برای نفس گیری- دم بزن یعنی بایست ودرکارآبیاری یعنی جلوشو بند بزن سد کن
فرمشکانواژهنامه آزادفرمشکان یکی از دهستان های شهرستان کوار استان فارس است که دارای ۴۰۰۰نفرجمعیت است آب و هوای آن معتدل وکوهستانی است و به علت جای گرفتن در دامنه کوه بزرگ و جنگلی سف
ارسکواژهنامه آزادمیان دو رود،بین دو رود نام شهری است کوهپایه ای در شمال استان خراسان جنوبی که دارای آثار باستانی فراوان می باشد و هنوز آثار برج و باروهای باستانی در آن یافت می ش